» رشد و توسعه فردی » چگونه با همکاری که با ما هیچ نقطه اشتراکی ندارد کار کنیم؟
رشد و توسعه فردی

چگونه با همکاری که با ما هیچ نقطه اشتراکی ندارد کار کنیم؟

مرداد ۱۵, ۱۴۰۱ زمان مطالعه: 4 دقیقه 80

اگر می‌خواهید در شغل خود بهترین باشید، باید یاد بگیرید که چگونه با همکاران خود تعامل داشته باشید. حتی زمانی که احساس می‌کنید هیچ وجه اشتراکی با آن‌ها ندارید و کاملاً مخالف او هستید.

این تصور که افرادی که با ما متفاوت هستند جذب ما می‌شوند، عموماً در روابط شخصی صادق است. بودن با کسی که شبیه شما نیست می‌تواند به شما حس تعادل و شادابی بدهد. با این حال، زمانی که در محل کار اتفاق می‌افتد، اغلب داستان متفاوت است. شما آن‌ها را برای دوستی انتخاب نکردید، بلکه باید یاد بگیرید که با آن‌ها باشید.

کلی مکدونالد، نویسنده کتاب «چگونه با افرادی که شبیه نیستند تعامل و همکاری کنیم» می‌گوید: «لزوماً نمی‌دانید که آن‌ها از کجا می‌آیند، زیرا آن‌ها کاملاً برعکس شما هستند، یا حداقل شما تفاوت‌های جدی دارید». شما. شما ممکن است دیدگاه آن‌ها را درک نکنید زیرا ذهن شما مانند آن‌ها فکر نمی‌کند و رفتار شما به طور کلی با آن‌ها متفاوت است.

برخی از الگوهای شخصیتی که به طور معمول متضاد تلقی می‌شوند عبارتند از: ریسک‌پذیر در مقابل کسانی که محافظه کار هستند، افراد قاطع در مقابل کسانی که با صبر و آرامش فکر و عمل می‌کنند، درون گرا و برون گرا، ذهن تحلیل‌گر و افراد خلاق. افراد متخاصم و کسانی که رفتارشان مدارا و مدارا با یکدیگر است.

مک‌دونالد می‌گوید: «در همه این‌ها، من فکر می‌کنم مهم‌ترین چالش این است که مسیر کلی را به سمت جلو نگه داریم. بسته شدن درب گفتگو خبر خوبی برای شرایط کاری کار ما نیست. ما باید بتوانیم در مورد مسائل صحبت کنیم. حتی آن مواردی که دقیقاً نمی‌دانیم چگونه و در چه جنبه‌هایی از آن‌هاست، باید بنشینیم تا با هم صحبت کنیم.»

راه‌هایی برای تعامل پیدا کنید

اولین قدم برای تعامل با کسی که شبیه شما نیست، یافتن زمینه مشترک است. مکدونالد در این باره می‌گوید: شاید مجبور باشیم کمی به دنبال این اشتراکات بگردیم و کمی درون خود و طرف مقابل را بکاوشیم، اما می‌توان از وجود آن‌ها مطمئن بود. موضوعاتی مانند صحبت در مورد خانواده، سرگرمی ها، فیلم ها، ورزش‌ها و… از جمله این موارد هستند که به طور کلی می‌توانید نقاط همگرایی را در دل آن‌ها پیدا کنید. مک‌دونالد ادامه می‌دهد: «ما باید هر کاری که می‌توانیم انجام دهیم تا مکالمه‌ای را شروع کنیم که برای هر دو طرف احساس امنیت کند. این رویکرد قطعا موثر خواهد بود. “

از دست ندید:  مهاجرت ارزان به اروپا و ترکیه | مهاجرت به ایتالیا |مهاجرت به اسپانیا

مک دونالد به یاد می‌آورد که یک کارفرمای قبلی تیمش را برای یک جلسه اضطراری به اتاق کنفرانس فراخوانده بود. او به گروهش گفت: «ما همه با هم کار می‌کردیم، اما برخی از ما خیلی همدیگر را نمی‌شناسیم. من می‌خواهم هر فردی در این اتاق چیزی در مورد خودش بگوید که فکر می‌کند دیگران نمی‌خواهند بدانند.»

او می‌گوید: «نتیجه این بحث بسیار جالب بود زیرا همه تصادفی‌ترین چیزها را می‌گفتند. به عنوان مثال، شخصی گفت: «من در مزرعه‌ای در وایومینگ بزرگ شدم.» این لحظات معمولا در محل کار اتفاق نمی‌افتد. یافتن زمینه‌های مشترک یا یافتن موضوعی برای گفتگو، پلی بین شما و طرف مقابل ایجاد می‌کند.

از گفتن «موافق یا مخالفم» خودداری کنید.

به طور کلی، دیدگاه‌ها و نگرش‌های مختلف در کار می‌تواند منجر به اصطکاک و تنش شود. همه چیزها را مثل شما نمی‌بینند، و اگر یکی از افراد سعی کند در یک بحث بر دیگری مسلط شود یا دیگران را متقاعد کند که نظر آن‌ها درست است، می‌تواند منجر به تنش شود. مک‌دونالد می‌گوید گفتن «من موافقم یا مخالفم» به طور کلی مسیری پرخطر در فرآیند مکالمه است.

اینها حرف‌های مؤدبانه‌ای است و باید کار کند اما نمی‌شود. این رفتار کاملاً تحقیرآمیز است». یا «معمولاً وقتی به طرف مقابل می‌گویید که واضح است نمی‌توانید حرف من را بفهمید، لحنی از خود راضی در صدای شما وجود دارد و مکالمه را با آن به پایان می‌رسانید.»

در عوض، مک‌دونالد استفاده از این عبارت را توصیه می‌کند: «من این را متفاوت می‌بینم». او می‌گوید: «این ۴ کلمه می‌تواند یک درگیری کلامی را به یک مکالمه سازنده تبدیل کند. من حاضرم شرط ببندم که جمله‌ای مانند «به من بگو چه فکر می‌کنی؟» همیشه کار می‌کند. شاید ادامه گفتگو در این شرایط آسان نباشد، اما تا زمانی که بتوانیم گفت و گو را ادامه دهیم، سعی می‌کنیم از منظر دیگری به تفاهم برسیم. حتی اگر دیدگاه‌های او با جهان بینی ما بسیار متفاوت باشد.

برای یادگیریِ بی حد و مرز همراه لرن دیلی باشید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ×